سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اساس دانش، رفق و مدارا و آفت آن درشت خویی است . [امام علی علیه السلام]
فاروق (بازخوانی دیدگاه صحابه پیامبردرباره مسأله خلافت)
فاروق ( دوشنبه 90/6/14 :: ساعت 12:34 صبح )

الیک اسماء بعض الکتب المصنف فی النصوص علی الأئمة (ع) وتاریخ حیاتهم الشریفة فمنها:
کتاب تاریخ الائمة لا سمعیل بن على الخزاعى،
و تاریخ الائمة لابی عبد الله الحصیبى، المتوفى 358،
و تاریخ الائمة للصرامى المعاصر للصدوق،
و تاریخ الائمة لابی بکر بن ابى الثلج المتوفى 325
و الموازنة لمن استبصر فی امامة الاثنى عشر لابی بکر المؤدب المتوفى بعد ثلثمأة بقلیل،
و کتاب الآل فی امامة امیر المؤمنین والاحد عشر من اولاده لابن خالویه المتوفى 370
و براهین الائمة لابی القاسم الکوفى المتوفى 385،
و التاج الشرفى للسعد آبادى المعاصر للسید المرتضى
و الحجج والبراهین فی امامة امیر المؤمنین واولاده الاحد عشر ائمة الدین للشیخ ابى محمد البصری احد تلامذة السیدین والشیخ،
و الایضاح للشیخ المفید المتوفى 413
و اخبار الائمة وموالیدهم لابی عبد الله الکوفى شیخ على بن همام المتوفى 336، وابى غالب الرازی،
و الانوار لابی على محمد بن أبى بکر الاسکافی المتوفى 336، وابى غالب الرازی،
و الانوار لابی على محمد بن أبى بکر الاسکافی المتوفى 336،
و الانوار فی تواریخ الائمة الاطهار لشیخ المتکلمین اسمعیل بن على النوبختى،
و اثبات النص على الائمة الاطهار لشیخ المتکلمین اسمعیل بن على النوبختى،
و اثبات النص على الائمة للصدوق
و اتفاق صحاح الاثر فی امامة الائمة الاثنى عشر لابن بطریق المتوفى سنة 600،
و روضة الواعظین للفتال فی جلدین الاول فی امامة الائمة الاثنى عشر،
و الاستنصار للکراجکى، ادامه مطلب...


فاروق ( سه شنبه 90/6/8 :: ساعت 1:25 صبح )

سال پیش در ماه رجب توفیق یافتم به عمره مشرف شوم. حاصل آن سفرنامه ای بود که تصمیم دارم قسمنهایی از آن را نقل کنم:


قبرستان ابوطالب (ع)

دومین مکانی که کاروان نگه داشت، قبرستان معلاة یا حجون است که آن را قبرستان ابوطالب نیز می گویند. در اینجا قبور اجداد پیامبر (ص) و اصحاب و شماری از بزرگان شیعه قرار دارد. قبر عبدالمطلب (ع) ، ابوطالب (ع) ، خدیجه کبری(ع) در این قبرستان است.
در سفرنامه حجّ میر حامد حسین هندی (صاحب عبقات الأنوار) می خواندم که برفراز قبور ابوطالب و خدیجه کبری علیهما السلام بقعه ای بوده، ولی اکنون در قبرستان هیچ بقعه ای وجود ندارد![1] ادامه مطلب...


فاروق ( یکشنبه 90/6/6 :: ساعت 10:48 عصر )

سال پیش در ماه رجب توفیق یافتم به عمره مشرف شوم. حاصل آن سفرنامه ای بود که تصمیم دارم قسمنهایی از آن را نقل کنم:

سبیل المؤمنین
در مسجد النبی نماز مغرب را همراه با جماعت خواندم [ البته نیت جماعت نمی کنم و فقط افعال و اذکار نمازم را با جماعت همزمان بجا می آورم تا نیازی به اعاده هم نباشد.] سمت راست من چفیه سفیدی وهّابی نشسته بود و از نحوه نماز خواندنم فهمیده بود که شیعه هستم. می خواست که نیشی بزند؛ به من خطاب کرد و شمرده شمرده این آیه را خواند:
ومن یشاقق الرسول من بعد ما تبیّن له الهدی ویتّبع غیر سبیل المؤمنین نولّه ما تولّی ونصله جهنّم وساءت مصیراً (نساء/ 115)
و گفت: «اتبع سبیل المؤمنین»!
گفتم: منظور تو از«سبیل المؤمنین» چیست؟
گفت: سبیل رسول الله (ص)  و الصحابة.
گفتم:جعفر بن محمّد صادق علیه السلام بر«سبیل مؤمنین» بود یا نبود؟
گفت: بود ولی شما از او تبعیت نمی کنید.
گفتم: مگر تو روایات جعفر بن محمّد علیه السلام را خوانده ای که چنین می گویی؟
گفت: نخوانده ام ولی می دانم که نماز جعفرعلیه السلام  با نماز شما فرق دارد!
گفتم: تو که روایات جعفر بن محمّد علیه السلام را ندیده ای، از کجا چنین دوزخ را تقسیم می کنی؟! بگو «سبیل المؤمنین» من هستم و هر کاری من می کنم تو نیز باید بکنی!
خیلی عصبانی شده بود و بلند بلند نفس می زد و داشت خودش را می خورد. منتظر بودم تا نیش دیگری بزند ولی ظاهراً خلع سلاح شده بود. بلند شد و رفت، من نیز رفتم.



فاروق ( شنبه 90/6/5 :: ساعت 9:8 عصر )

شبهه ای از وهابی ها درباره بدعت بودن بنای قبور:
(و زعم) الوهابیون ان البناء على القبور بدعة حدثت بعد عصر التابعین (و قال) قاضی قضاتهم عبد اللّه بن سلیمان بن بلیهد فی مقالته التی نشرتها جریدة أم القرى فی عدد جمادى الثانیة سنة 1345 لم نسمع فی خیر القرون ان هذه البدعة حدثت فیها بل بعد القرون الخمسة انتهى (کشف الار تیاب ص286)

پاسخ علامه سید محسن امین عاملی در اعیان الشیعه:
ان الصحابة جمیعا و منه الخلفاء الأربعة اتفقوا على دفنه (ص) فی بیته و حجرته التی کان یسکنها مع زوجته عائشة و هی مبنیة مسقفة و لو کان البناء على القبور غیر جائز لما خفی على الصحابة عموما و لو حرم ابتداء لحرم استدامة ثم دفن أبو بکر و عمر مع النبی (ص) فی تلک الحجرة وعد ذلک أعظم منقبة لهما ثم بنت عائشة حائطا فی تلک الحجرة بینها و بین القبر الشریف و قد رویتم انه (ص) قال خذوا ثلثی دینکم عن عائشة ادامه مطلب...


فاروق ( جمعه 90/6/4 :: ساعت 4:0 عصر )

سال پیش در ماه رجب توفیق یافتم به عمره مشرف شوم. حاصل آن سفرنامه ای بود که تصمیم دارم قسمنهایی از آن را نقل کنم:

بهداشت عقیده و فکر
امروز چهار شنبه 16 تیر ماه برابر با بیست و چهارم ماه رجب المرجب است و روز آخری است که ما در مدینه هستیم. برای زیارت قبور ائمه علیهم السلام وارد بقیع شدم. وقت گذشته بود و داشتند در را می بستند. و زوٌار را بیرون می کردند. چند دقیقه بیشتر در بقیع نماندم. آخرین زیارت بقیع من است و امروز باید به سمت مکٌه برویم. لحظه ای که رسیدم یکی از چفیه قرمز ها که کاملاً به فارسی مسلٌط بود و قبلاً از تند مزاجی اش سخن گفته بودم، داشت از بدعت بودن زیارت سخن می گفت و یکی از ایرانی ها که اهل مطالعه نشان می داد، در نقض کلامش زیارت پیامبر (ص) از قبر مادرش آمنه علیها السٌلام و ترمیم قبر وی را متذکٌر شد و آن وهٌابی که حرفی برای گفتن نداشت تنها اشکالش این بود که این مطلب در کدام کتاب ذکر شده است! و البته آن ایرانی هم نتوانست سندی ارائه کند.
راستی چه می شد در جلسات پیش از سفر عمره این شبهات طرح و پاسخ داده می شد یا جزواتی آماده می شد که جای پرداختن به مطالب دسته چندم و غیر مهم این مسائل را با زبان ساده تبیین می کردند؟ ادامه مطلب...


فاروق ( جمعه 90/6/4 :: ساعت 2:28 عصر )

سال پیش در ماه رجب توفیق یافتم به عمره مشرف شوم. حاصل آن سفرنامه ای بود که تصمیم دارم قسمنهایی از آن را نقل کنم: 

این همه پُز برای چار دیواری

اینجا منطقه جنگ احزاب یا غزوه خندق است. مکانی که یکی از بزرگترین فضائل امیرمؤمنان (ع) به ظهور پیوست یعنی مبارزه امیرالمؤمنین (ع) با عمرو بن عبدود و صدور این حدیث که: ضربة علی یوم الخندق أفضل من عبادة الثقلین[1].
مساجد سبع در همین منطقه واقع شده است که مهمّ ترین آنها مسجد فتح است که محلّ استقرار پیامبر (ص) در غزوه خندق بود و ایشان چند روز در آن جا نماز اقامه فرمود و در همان جا برای پیروزی در غزوه دعا فرمود و مستجاب شد. یکی دیگر از مساجد خندق، مسجد سلمان فارسی است که پایین تر از مسجد فتح قرار دارد. ادامه مطلب...


فاروق ( جمعه 90/6/4 :: ساعت 1:59 عصر )

سال پیش در ماه رجب توفیق یافتم به عمره مشرف شوم. حاصل آن سفرنامه ای بود که تصمیم دارم قسمنهایی از آن را نقل کنم: 

یک بام و دو هوا

داشتم از بقیع به سمت حرم پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم می رفتم. از باب جبرئیل علیه السلام وارد حرم شدم. در همین اثنا از اتاقک سمت راست باب جبرئیل، پیرمرد چفیه قرمزسیه چرده ای برای لحظه ای درِ اتاق را باز کرد و به بیرون سرک کشید. در همان لحظه چند نفر عرب به سمتش هجوم آوردند. پیرمرد دست خود را دراز کرد و اجازه داد عربها یکی یکی خم شده، دست او را ببوسند و بر چشمان خود بکشند!! از پیرمرد ریش سفیدی که کنار در اتاقک نشسته بود، پرسیدم: آن شخص کیست؟ گفت: خادم الحرم!
تعجب نکن اینجا یک بام و دو هوا زیاد است. تبرّک جستن فقط در مورد اهل بیت علیهم السلام کفر و شرک است!



فاروق ( جمعه 90/6/4 :: ساعت 1:51 عصر )

سال پیش در ماه رجب توفیق یافتم به عمره مشرف شوم. حاصل آن سفرنامه ای بود که تصمیم دارم قسمنهایی از آن را نقل کنم: 

ویل لمن شفعاؤه خصماؤه
به سمت مرقد حضرت امّ البنین علیها السلام رفتم و عرض ادب کردم. عربی چفیه قرمز بر صندلی نشسته بود و مرتّب می گفت: «اموات را همچون پیامبر (ص) زیارت کنید که می فرمود: السلام علیکم اهل الدیار من المؤمنین و المسلمین و إنّا إن شاء الله بکم لاحقون»[1] و می گفت: « چرا از اموات درخواست می کنید و مستقیماً از خدا نمی خواهید که آنها مرده اند و لا یضرّون و لا ینتفعون، پیامبر (ص) که صاحب همه ی کرامات بود، خود معترف بود که «لا أملک لنفسی نفعاً و لا ضرّاً»[2] پس تکلیف دیگران روشن است، خصوصاً اگر مرده باشند».
من فقط یک کلمه گفتم که: ادامه مطلب...


فاروق ( سه شنبه 90/6/1 :: ساعت 11:6 عصر )

إنّ أعداء وخصوم أهل بیت الوحی والنبوة حینما وجدوا عظمة مکانة الامام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب (علیه السلام) وکثرة ما ورد من الفضائل والمناقب الواردة فی حقّه عن رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) على لسان الصحابة والتابعین، لم یرق لهم ذلک فحاولوا الوقوف ضدّها بشتّى السبل الممکنة، لکنهم لمّا وجدوا عدم وسعهم فی تکذیب هذه الاحادیث أو تضعیفها لاشتهارها وتواترها، عمدوا الى تحریف بعض متونها وقلب مضامینها، ووضع أحادیث مختلقة ومزوّرة ومشابهة لها بفضل غیره (علیه السلام) کأبی بکر وعمر وعثمان، ولم یکن ذلک حباً منهم لهؤلاء، بل کان قصدهم تقلیل ما لامیر المؤمنین (علیه السلام) من فضائل ومناقب فی أعین الناس.
ولکثرة ما اشاعوا وأذاعوا من هذه الاحادیث المختلقة والموضوعة قام بعض أئمة القوم ـ تعصباً منهم ـ بتدوینها فی مسانیدهم ومعاجمهم، وذاکرین لها فی ابواب مناقبهم، وحاکمین علیها بالصحة والوثوق سواء کان ذلک تعمداً منهم أو جهلاً بذلک.
وبلغ تعصب بعض آخر حداً أن ردّ وطعن فی کل ما لامیر المؤمنین (علیه السلام) من فضائل ومناقب، وبالغ بعض آخر منهم فطعن فیما اشتهر وتواتر من الاحادیث فی حقه (علیه السلام) کالفخر الرازی حینما طعن فی حدیث الغدیر، وابن تیمیة اذ ردّ حدیث (ستفترق امتی...)، وکذا البدایونی الهندی اذ ردّ على حدیث الرایة.
وزاد آخرون فی تعصّبهم حتى طعنوا فی الاحادیث التی أخرجتها صحاحهم بالخصوص البخاری ومسلم، ولم یکترثوا الى القول بقطعیة صدور جمیع أحادیثهما عندهم.
وذلک کما فعل ابن تیمیة وابن الجوزی فی قدحهم لحدیث (انی تارک فیکم الثقلین...) الوارد فی صحیح مسلم، والامدی ومن تبعه فی إبطال حدیث (أنت منی بمنزلة هارون من موسى...) المذکور فی الصحیحین، والدهلوی الذی أبطل حدیث هجر الزهراء (علیها السلام) لابی بکر حتى توفت، الوارد فی الصحیحین.
ادامه مطلب...


فاروق ( یکشنبه 90/5/30 :: ساعت 11:21 عصر )

مدتی این مثتوی تأخیر شد. امشب شب قدر (یعنی شب 21 ماه رمضان 1432) است. مناسب دیدم در این شب از شاعر اهل بیت شیخ کاظم ازری یاد کنم. از مهمترین اشعار وی «هائیه» است که از شیخ الفقهاء و خاتم المجتهدین شیخ محمد حسن صاحب جواهر الکلام نقل شده که آرزو مى‏کرد آن قصیده در نامه عمل او نوشته شود و جواهر در نامه عمل ازرى. [رک: الفوائد الرضویة، ج1، ص593 و کلیات مفاتیح الجنان، ص328] ‏
گوشه ای از این قصیده زیبا در مدح امیرالمومنین (ع) تبرکاً نقل می گردد:

             لا فَتى فِى الْوُجُوِد الّا عَلِیٌّ             ذاکَ شَخْصٌ بِمِثْلِهِ اللّهُ باها

             ما حَوَى الْخافِقانِ جِنٌّ وِ انْسٌ             قَصَباتِ السَّبْقِ الِّتی قَدْ حَواها

             لا تَرُمْ وَصْفَهُ فَفیهِ مَعانٍ             لَمْ یَصِفْها الَّا الِّذی سَوّاها

             انَّما الْمُصْطَفى مَدینَةُ عِلْمٍ             وَ هُوَ البابُ مَنْ اتاهُ اتاها

             وَ هُما مُقْلَتَا الْعَوالِمِ یُسْرا             ها عَلِیٌّ و احْمَدُ یُمْناها

             هَلْ اتى هَلْ اتى بِمَدْحِ سِواهُ             لا وَمَوْلىً بِذِکْرِه جَلّاها

             وَ هُوَ عَلّامَةُ الْمَلائِکِ فَاسْئَلْ             رُوحَ جِبْریلَ عَنْهُ کَیْفَ هَداها

             وَ تَفَکَّرْ بِانْتَ مِنّی تَجِدْها             حِکْمَةً تُورِثُ الرُّقُودَ انْتِباها

             اوَ ما کانَ بَعْدَ مُوسى اخُوهُ             خَیْرُ اصْحابِه وَ اعْظَمُ جاها

             لَیْسَ تَخْلُو الَّا النُّبُوَّةُ مِنْهُ             وَ لِهذا خَیْرُ الْوَرى اسْتَثْناها

            وَ هُوَ فی آیَةِ التَّباهُلِ نَفْسُ             الْمُصْطَفى لَیْسَ غَیْرُهُ ایّاها

             ثُمَّ سَلْ انَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ             تَرَى الاعتِبارَ فی مَعْناها

             یَا بْنَ عَمِّ النَّبیِّ انْتَ یَدُاللّهِ             الَّتى عَمَّ کُلَّ شَیْی‏ءٍ نَداها

             یا ابَا النَّیِّرَیْنِ انْتَ سَماءٌ             قَدْ مَحى کُلَّ ظُلْمَةٍ نَیِّراها

             یا اخَا الْمُصْطَفى لَدَیَّ ذُنُوبٌ             هِیَ عَیْنُ الْقَذى وَ انْتَ جَلاها

[الفصول العلیّه‏در بیان مناقب و فضائل امیر المؤمنین (ع)‏، فصل ششم ؛ الفوائد الرضویة، ج1، ص593]



   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
منظومه غدیر : ابوالقاسم راجی بید آبادی اصفهانی
فضائل موسی بن جعفر علیهما السلام فی تاریخ بغداد للخطیب
برخی از مصادر کتاب: عبقات الانوار
برخی از مصادر کتاب: عبقات الانوار
برخی از مصادر کتاب: عبقات الانوار
کتاب تشیید المطاعن و کشف الضغائن
تقریب ممدوح و مذموم
ترویج مذهب یا خرابکاری
حکایتی از یک ناصبی
حمزه سید الشهداء (ع)
ارجوزه ای در ردّ قصیده بغدادیه
[عناوین آرشیوشده]